|
فوج سیاه بالان
بر شاخه های پرخار
بر برگ برگ دفتر
گل واژههای بیدار
با گونههای زخمی
از چشم زخم بیمار
در سالهای دشوار
روی خطوط دفتر
رج رج سیاه بالان
لرزان تکیده بیکس
در خویشتن خزیده
بی دست و
پا بریده
سوی بهار
خیزان
از رنگ شب گریزان
شب موقع ظهور است
ِمه، فرصت عبور است
در صحبهای سربی
گل واژه های در راه
مقصد،
ولی چه دور است
راهی به عمق باران
محمد جانفشان پاییز 1392
نظرات بینندگان
|
|
انتشاریافته:
0
|
غیرقابل انتشار:
0
|
|
|
|